پيام
غفلت
90/9/27
*خاطرات باراني*
من در ميان سادگي غرقش و او اما/گويي براي غرق گشتن جاي ديگر داشت......
*خاطرات باراني*
من كل جانم را به پايش ريختم اما/جانش به ياد عشق او،ياراي ديگر داشت.....
*خاطرات باراني*
كل جهان سردو زمستان بود،اما من نفهميدم/چون موج چشمانش به درياي دلم سرماي ديگر داشت.....
*خاطرات باراني*
با معني عشق آشنا بودم ولي اين عشق/شايد در اين بي راهه ها معناي ديگر داشت....
*خاطرات باراني*
يعني فقط علاقه مندي؟ كسي نظر نداره:((
*خاطرات باراني*
انگار اينجا هيچكي واسه ما تره هم خورد نمي كنه....مارفتيم:((